گزارش اولین سفر به روستاهای پیران، بلوار و کوئیک

دوستان کرمانشاهی ما دیروز بعدازظهر با مواد تهیه شده رفتند به سمت سرپل. خب گزارشی که لحظه به لحظه تلفنی بهم میدادند، شوکه کننده بود. و البته به نظرم طبیعی. حالا میگم چرا طبیعی.

سر جاده سرپل، عده زیادی از مردم وایساده بودند. اعم از محروم، زلزله زده، گرسنه، خسته، و یحتمل یک سری هم انسان طماع و بی وجدان.

اما اما اما چون به جای اونا نیستم، نمیتونم قضاوت کنم. نمیتونم بگم کی محتاج بود، کی حریص بود و کی اصلا احتیاج نداشت. فقط اینو می دونم و تو فیلم گزارش دوستان دیدم که کمکها، مقدار بسیار زیادیش توسط این افراد از ماشینهای شخصی گرفته میشه. حتی عده ای از این افراد چاقو داشتند! یعنی برای نبردیه برای مرگ و زندگی.

خیلی هاشون چادر ها رو می برن که به نظر عده ای می فروشن.

دوستی میگفت: خب اینا بیشتر از احتیاجاتشون برمیدارن چون همه این کمکها تا یکی دو هفت دیگه هست و بعد از اون دیگه کار و باری نیست که بشه ازش پول درآورد. در هر حال همه چی رقت  انگیر و ناراحت کننده است.

خلاصه اینا به کارگاهی رسیدند و تمام وسایل رو از نیسان پیاده کردند و پشت ماشین های شخصی گذاشتند و تونستند به سه تا روستا سرکشی کنند.

 سر راه عده ای دلال هم هستند که مدعی اند کمکها به اونا داده بشه که ببرن برای روستاشون. که بازم نمیشه فهمید کی راست میگه کی دروغ.

در هر حال یکی از این روستاها، روستای پیران بود که عکسش رو می بینید:

دوستان می گفتند وضعیت روستاها از آنچه که فکر می کردند خیلی بدتره.

اما چیزی که خیلی مهمه، مناعت طبع دوستان روستاییه. این عزیزان اگه چادر داشتند و یه کنسرو، میگفتند: ما شام داریم، غذاها رو ببرین برای بقیه روستاها!!!

و این بزرگواریها، گوشه دل آدم رو گرم میکنه.

دیشب دوستان کرمانشاهی بعد از برگشت، تصمیم گرفتند دوباره هرجور شده برن. این بار باید اقلام دیگه ای رو هم برد. مثل کتری و قوری سفری، پتو و چادر، نایلون برای روی چادرها، پوشک و شیر خشک و ..

چیزی که خیلی مهمه اینه که حتما یه خانم باید همراهشون باشه. چون خانمهای روستایی شرم حضور دارند از اینکه احتیاجاتشون رو به آقایون بگن. و به خاطر هول و استرس ناشی از زلزله خیلی هاشون نیاز به پد بهداشتی و لباس زیر دارند که حتما با خودمون باید داشته باشیم.

وسایل درخواستی شون:

چادر، لباس گرم، پتو، پد بهداشتی و لباس زیر، لباس گرم

امروز در صدد تهیه اقلام دیگه ای هستند که ان شاءالله فردا بتونند با مجوز و ماشین خاور و دو تا سرباز وسایل رو ببرند به روستاهای ثلاث.

یا حق